English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7635 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
biologic U بدست امده اززیست شناسی عملی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
get U بدست امده
gets U بدست امده
getting U بدست امده
unhandy U مشکل بدست امده
hardly earned money U پول سخت بدست امده
ill gotten U با وسایل غیر مشروع بدست امده
lyophil U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophiled U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
post edit U ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
yardage U تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
margin productivity U نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
wind aided U اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
drawings U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
entomology U حشره شناسی [حشره شناسی] [جانور شناسی] [رشته دانشگاهی]
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics U زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological U وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
philology U زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
lateral meniscus U منیسک خارجی [کالبد شناسی] [زیست شناسی]
bacteriologic U مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
immunogenetics U رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
who came? U که امده
who came? U کی امده
incoming U امده
gibbous U بر امده
ridgy U بر امده
fordone U از پا در امده
exserted U بیرون امده
protrusive U جلو امده
exserted U پیش امده
protrusile U جلو امده
red-hot U تاب امده
jambs U تیربیرون امده
impassionate U به جنبش امده
saleint U بیرون امده
saleintiant U بیرون امده
in- U :رسیده امده
in U :رسیده امده
red hot U تاب امده
unbred U بدببار امده
prognathous U پیش امده
aggregates U جمع امده
aggregate U جمع امده
jutting U پیش امده
worked up U ازکار در امده
overshot U پیش امده
peregrin or rine U از خارجه امده
worker U ازکار در امده
leavened bread U نان ور امده
left over U زیاد امده
prognathic U پیش امده
enthetic U ازبیرون امده
new come U تازه امده
overdue U دیر امده
jamb U تیربیرون امده
underhung U پیش امده
landed U فرود امده
protrudent U جلو امده
protractive U جلو امده
projective U جلو امده
exopathic U ازبیرون امده
you might have come U باید امده باشید
neoteric U تازه بدنیا امده
apogean U از زمین بالا امده
take steps U اقدامات بعمل امده
self born U از خود بوجود امده
inchoate U تازه بوجود امده
ecstatically U بوجد امده نشئهای
ecstatic U بوجد امده نشئهای
bay windows U پنجره پیش امده
born in the purple U در نازونعمت بدنیا امده
twinborn U دوقلو بدنیا امده
projecting jaw U ارواره پیش امده
cantilever U تیر پیش امده
bay window U پنجره پیش امده
beetle brow U پیشانی پیش امده
petiolar U از برگدم بیرون امده
peregrine U ازخارجه امده مسافر
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
kinematics U حرکت شناسی جنبش شناسی
typology U گونه شناسی نوع شناسی
neurologic U وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
lug U هر عضو جلو امده چیزی
lugged U هر عضو جلو امده چیزی
lugging U هر عضو جلو امده چیزی
venose U دارای رگهای متعددوبر امده
visors U لبه پیش امده کلاه
weather worn U تحت تاثیر هوا در امده
visor U لبه پیش امده کلاه
vizor U لبه پیش امده کلاه
lugs U هر عضو جلو امده چیزی
prognathous U دارای ارواره پیش امده
prognathic U دارای ارواره پیش امده
his stomach sticks out U شکمش پیش امده است
extrusive U اخراج کننده بیرون امده
air landed U فرود امده از راه هوا
flange U لبه بیرون امده چرخ
to run short U زیر short امده است
flanges U لبه بیرون امده چرخ
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
instances have occurred that U مواردی پیش امده است
to t. to account U زیر account امده است
bucktooth U دندان گراز یا پیش امده
bow window U پنجره پیش امده کمانی
bow windows U پنجره پیش امده کمانی
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
kid glove U ازلای زرق وبرق بیرون امده
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
forestage U قسمت جلو امده صحنه نمایش
oversailing of facade U قسمت برجسته یا پیش امده بنا
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
ventricous U بادکرده دارای شکم پیش امده
round-shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
it is of doubtful proveance U معلوم نیست اصلا از کجا امده است
round shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
bay window U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
bay windows U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormer U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
dormers U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
grilse U ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
rimrock U صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
prize courts U به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
ornithology U پرنده شناسی [جانور شناسی] [پرنده شناسی]
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
odontolite U دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
soever U واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
pathologically U از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological U وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
pandects U خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
ventriloquism U سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
lobes U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
vampire U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampires U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobe U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
factually U عملی
makable [spv. makeable] <adj.> U عملی
feasible U عملی
feasible <adj.> U عملی
operative U عملی
doable <adj.> U عملی
applied U عملی
handy <adj.> U عملی
business like U عملی
utilitarian [useful] <adj.> U عملی
useful <adj.> U عملی
suitable <adj.> U عملی
executable <adj.> U عملی
makable <adj.> U عملی
workable U عملی
manageable <adj.> U عملی
makeable <adj.> U عملی
achievable <adj.> U عملی
empirical U عملی
performable U عملی
possible [doable, feasible] <adj.> U عملی
practicable <adj.> U عملی
down to earth U عملی
contrivable <adj.> U عملی
operatives U عملی
practical <adj.> U عملی
proper <adj.> U عملی
practicable U عملی
purpose-built <adj.> U عملی
purposeful <adj.> U عملی
pragmatics U عملی
de facto U عملی
workable <adj.> U عملی
down-to-earth U عملی
practicals U عملی
objectives U عملی
objective U عملی
pracitcable U عملی
purposive <adj.> U عملی
operable U عملی
applicative U عملی
functional <adj.> U عملی
ex post U عملی
factual U عملی
pragmatic U عملی
appropriate [for an occasion] <adj.> U عملی
practic U عملی
experimental U عملی
convenient <adj.> U عملی
applicatory <adj.> U عملی
operational U عملی
oenology U می شناسی شراب شناسی
microsoft word U یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
put into practice U عملی کردن
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1affixation
1دست به اقدامات عجیب و غریبی می زنند تا دل محبوب خود را بدست بیاورند و جواب مثبت را از او بگیرند.
1آسیب شناسی مولفه های موثر بر تحکیم بنیان خانواده و ارائه راه کارهای مدیریتی
2actus reus
2تعریف فونتیک چیست؟
1primatology
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com